دانشگاه فرهنگیان، باهدف تربیت نیروی انسانی مورد نیاز آموزش و پرورش و توانمندسازی و بهبود عملکرد منابع انسانی موجود درآن شکل گرفته است، اکنون بهنظر میرسد در انجام ماموریتهای ذکرشده با مشکلاتی مواجه است. اگر این دانشگاه در میان دیدگاههای متنوع و مختلف نتواند راه خود را به درستی ترسیم و خاستگاه و فلسفه وجودی خود را مشخص نماید، ازگردونه رقابت با سایر دانشگاهها خارج خواهد شد و تبدیل به بارخاطر آموزش و پرورش خواهدشد. استمرار فعالیت دانشگاه فرهنگیان و تبدیل شدن آن به یک «برند بینالمللی» که از افقهای اعلام شده توسط سرپرست جدید آن است، نیازمند اتخاذ رویکردی متفاوت با سایر مراکز آموزشعالی کشور است. اغلب بر این باورند که وجه تمایز این دانشگاه با سایرین در این است که دانشجویان علاوه بر کسب دانش نظری و تخصصی، مهارتهای معلمی را میآموزند و از طریق کارورزی در مدرسه میتوانند روشهای تدریس و کلاسداری را بهطور عملی یاد بگیرند. در نقد این نظر میتوان گفت، با اندکی تغییر در ساختار و برنامه درسی دانشکدههای علوم تربیتی میتوان به سهولت به این هدف دست یافت و از این منظر راهاندازی دانشگاهی مستقل برای فرهنگیان توجیه اقتصادی نخواهد داشت. بنابراین، تنها درصورتی میتوان بر ضرورت وجود دانشگاه مستقل فرهنگیان پافشاری و تاکید کرد که از مزیت رقابتی خاصی برخوردار باشد که آن مزیت در کارکرد دیگر دانشگاهها دیده نشود. شاید با قاطعیت بتوان گفت که پرورش شخصیت معلم و تربیت معلمان اخلاقمدار مهمترین ماموریتی است که باید وجه همت دانشگاه فرهنگیان قرار گیرد. ما نیازمند معلمانی هستیم که بر عمق وجود کودکان و نوجوانان نفوذ کنند و نگرش مطلوبی را در آنان نسبت به خود، خدا، محیط و دیگران بهوجود آورند. پس تربیت معلمانی که واجد ارزشهای اخلاقی و انسانی و شأن الگویی در کنار دانش تخصصی و مهارتهای معلمی باشند، نقطه عزیمت دانشگاه فرهنگیان محسوب میشود. اگر برنامه دانشگاههای دیگر را مورد بررسی قرار دهیم، خواهیم دید که عمدتا بر مهارتهای ذهنی و یدی متمرکزاست و حیطه نگرشی کمترین سهم را در برنامههای درسی آنها دارد. رمز موفقیت دانشگاه فرهنگیان آن خواهد بود که در برنامههای خود وزن ویژهای برای ارزشها، باورها و نگرشها قائل شود. با کپیبرداری از سایر مراکز آموزشعالی نمیتوانیم به این هدف مهم دست پیدا کنیم. تربیت افرادی که دارای منش و سلوک معلمی باشند، محتاج ساختاری است که از صدر تا ذیل آن متناسب با این هدف سازماندهی شده باشد. بنابراین شکلگیری نگرشها و تکوین شخصیت معلمی، در سازمانی محقق میشود که اجزای آن از درونداد گرفته تا برونداد آن با این رویکرد طراحی شود. در این میان بهکارگماری عوامل انسانی در مناصب مختلف دانشگاه از اهمیت بسزایی برخوردار است. دغدغهای که در این میان مطرح است اینکه برخی افراد که از صلاحیت کافی برخوردار نیستند بهواسطه برخورداری از امتیازاتی وارد حوزه دانشگاه بشوند. و دیگر اینکه اشخاصی در کسوت هیات علمی قرار گیرند که از حداقل شرایط لازم استادی این مراکز برخوردار باشند. مزیت رقابتی دانشگاه فرهنگیان بیش از هر عامل دیگری به هیات علمی آن وابسته است. به عبارت دیگر این اساتید هستند که با تاثیرگذاری بر رفتار دانشجومعلمان میتوانند شخصیت معلمی را در آنان پرورش دهند. به همین ترتیب همه کسانی که به نحوی در محیط دانشگاه با دانشجو مرتبط هستند، اعم ازمدیران، کارکنان و کارشناسان باید از ویژگیهای متعالی و رشد یافته برخوردار باشند تا فضای مطلوبی برای تربیت دانشجو فراهم شود. از این جهت است که باید سازوکاری پیشبینی شود که رشد فضائل اخلاقی و ارزشهای انسانی مبنای تمام برنامهریزیها و فعالیتهای دانشگاه فرهنگیان قرار گیرد تا بتواند معلمان شایسته برای مدارس کشور تربیت کند و بدیهی است با این معلمان تربیت یافته میتوان شهروندان شایسته نیز تربیت نمود. با این وصف لازم است دانشگاه فرهنگیان متفاوت از دانشگاههای دیگر باز مهندسی گردد و بهطور صریح و روشن دلایل وجودی خود را به نمایش بگذارد. بنابراین برنامهریزی برای تبلور ارزشهای انسانی در وجود دانشجو معلمان، مهمترین مزیت رقابتی دانشگاه فرهنگیان محسوب میشود که نباید در گیر و دار کارهای روزمره اداری به دست فراموشی سپرده شود. انتظار میرود با توجه به دشواری این کار از سطحینگری و اقدامات شتابزده و بدون مطالعه پرهیز و با لحاظ تجارب گذشته نگذاریم این دانشگاه دستخوش ابهام و سردرگمی شود.
* مدرس دانشگاه
آرمان 29 مهرماه 92